• وبلاگ : بروبچ ز C8 +دوتا دكي
  • يادداشت : كاش اشك در چشم خدا لرزد!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 114 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س 

    يه نفر هست مثل يه رويا

    يه نفر هست مثل آواز

    يه نفر هست مثل يه ديدار

    يه نفر هست آره انگار

    نمي تونم بمونم با تو ، مشكوكم مشكوكم به تو، نمي دونم با كي هستي تو

    دنيام رو كردي زير و رو

    حتي نذاشتي آبرو

    تو نمي خواي من و تو ما شيم

    آخه چرا بهــــــــم بــــــگووو

    نمي تونم بمونم با تو ، مشكوكم مشكوكم به تو نمي دونم با كي هستي تو

    ---------------------------------

    سبب منم كه ميشكنم

    اما حرفي نمي زنم

    اگه هيچكس برام نموند

    واسه اينه كه سبب منم

    كاش بدوني ماتم دنيام

    بي تو فقط گريه مي خوام

    كي مي دونه اين حسرت ها چه كرده با روز و شب هام؟

    تو زندگيم يه دانه اي

    يه كابوسم تو رويايي

    يه پاييزم تو بهاري

    من يه مرداب، تو دريايي

    از اين گريه چه مي دوني؟

    نه دردمي، نه درموني

    به چه اميد مي خواي باشي؟ كه پيش دردهام بموني؟

    ---------------------------------

    رسيدي مثل يه مرهم

    به داد زخم ديرينه

    به داد چشم بيداري

    كه خواب خوش نمي بينه

    رسيدي تا من پرپر

    يه روزي خسته شه آخر

    بگيره از دلت فردا

    سراغي از من باور

    رسيدي تا رسيدن ها

    دوباره با تو معنا شه

    كليد تازه اي دادي

    كه قفل كهنگي باشه

    ----------------------

    خب ديگه بايد برم، وقت استراحتم تموم شد!!