خانوم دانايي يه ماتريس مي كشه بعد ولي سوالات مضخرف جغرافي رو مي ذاره توش،همون موقع بنفشه با خانوم يزداني مشاعره مي كنه(همون شعر معروف داني كه چرا ز ميوه ها سيب نكوست...)واسه همينم خانوم دانايي خرداد بهش صفر ميده(البته بارانم پايه اصلي مشاعره ست ولي چون اطلاعاتش راجع به هيدروژن بالاست صفر نمي شه)
بهارتراش داشته تست دفاعي مي زده كه وحيد مياد بهش ميگه دختر 800هزار دلاري انقدر خرخوني نكن،حالا ناهار خوردي؟
خواجه عبدالله انصاري هم از اونجا رد مي شده بعد ميگه سارا جون ايولتو با اين جمله سازيت
خوووووووووووووووب حالا كار نداريم ولي من كجا با مهديس حرف مي زنم من كه همش دارم به درس گوش مي دم