آسمون چشم هاي من
بي تو تنهاي تنهاست
اين همه ستاره اما
بگو ستاره ي من كجاست؟
شب با تموم ستاره هاش
تاريكه تا وقتي كه تو بياي
شبم سحر نميشه اگه يه وقتي تو نياي
.
بيا كه آسمون تاريك و تاره
بي تو شب من نوري نداره
اين پيام صرفا براي اعلام ايميل ارسال شده است.
و هيچ گونه اعتبار ديگري ندارد.
خطاب به fhs:
شما که در جريان نيستي لطفا نظر نده ...اوني که قراره بفهمه خودش ميفهمه
خيلي دلت ميخواد بدوني بيا:
تا وقتي هرروز ما با بي شيش ها نزاع ...نه جر و بحث داشتيم سوژه واسه کامنت گذاشتن بود اما ما رو انداختن...
نه
تمايل داشتن ديگه پيامي با عنوان همکلاسي يا حکايت هجران يا ريحانه نبينند..
خب منم چند وقت نيومدم بعد اومدم ديدم سوژه هاشون ته کشيده و ...(بدون شرح)(البته سوژه دارن اين سوژه خيلي جذاب نبود)
اگه بازم با اين توضيحات نميتوني جمله رو بفهمي ...
ديگه مشکل خودته.خيلي هم روش فکر نکن .
خوب بود. ولي واقعا نمي خواستيد بيايد سر كلاس دانايي؟
عجب شجاعتي!
حکايت هجران: فک کنم رفتم حوصله تون سر رفته...
آخه اين چه جمله اي؟ چه جوري بايد خوندش؟ نكنه مثل شعرهاي اين وبلاگ ريتم خاصي داره!؟
سلام
فک کنم رفتم حوصله تون سر رفته..
ميخوايد دعوا راه بندازم..
وي وي موضوع داره جنايي مي شه.
مهديس جونم که کارشون شده پيچوندن چهار شنبه ها و تبديل به جمعه در نتيجه گذاشتن کامنت هاي تکراري ولي با اون کامنت هاي سياوش حال کردم فخن بودن.
علما لفطا اين کامنت گاه (فارسي را پاس بداريم)رو از کاوارگي در بيارين يه فعاليت جالب انجام بدين........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
چشمم روشن
كي جرات كرده با اسم من اينجا كامنت بذاره؟
باور نكنيد دوستان آخرين كامنتي كه من (مهديس حقيقي) گذاشتم هموني بود كه يه تيكه از شعر نوشته شده بود.
دوباره ميام فقط خدا كنه كه از كارت پشيمون شده باشي خانم مهديس قلابي و گرنه حالتو ميگيرمممممممم
مهديس بسه ديگه
حالمون رو بهم زدي
لاي برگ هاي كتاب ها دنبال خودت نگرد
تو غبارها تو سراب ها دنبال خودت نگرد
گم نكن خودت رو تو دنياي ترديد و دروغ
زير آوار نقاب ها دنبال خودت نگرد
سياوش قميشي
مثل اينكه شماها خيلي بيكارين(منم ... كه ميام اينا رو نگاه مي كنم)
به خدا كارهاي مهمتر از اين هست كه بياييد اينجا شعر بنويسيد.
مثل اينكه اين كلاس b6 با همه مشكل داره و منتظر جرقه براي دعوا كردنه.
واسه پر کشيدن من خواستي آسمون نباشي
حالا پر پر مي زنم من تا هميشه آسوده باشي
ديگه نه غروب پائيز رو تن لخت خيابون
نه به ياده تو نشستم زير قطره هاي بارون
واسه من فرقي نداره وقتي آخرش همينه
وقتي دلتنگيه اين خاک تو لحظه هام مي شينه
تو مي ري شايد که فردا رنگ بهتري بياره ابر دلگيره گذشته آخرش يه روز بباره
ولي من مي مونم اينجا با دلي که ديگه تنگه
مي دونم هر جا که باشم آسمون همين يه رنگه
Siavash Qomeyshi - Album title : Ragbar
Enrique:
some times you love it
some times you don"t
sometimes you need it
when you don"t
when you let go
....
